علم وحشت 18

background:url(image.png) no-repeat center;

علم وحشت 18

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

ناامید مشو

روزی به خدا شکایت کردم که چرا من پیشرفت نمی کنم ؟!من امیدی ندارم می خواهم خودکشی کنم!

ناگهان خدا جوابم داد و گفت : آیا درخت بامبو و سرخس را دیده ای؟

گفتم:دیده ام خدا گفت : موقعی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم به خوبی از آنها مراقبت نمودم .... خیلی زود سرخس همه جای زمین را گرفت اما بامبو رشد نکرد..... من از او قطع امید نکردم!!

در دومین سال سرخس بیشتر رشد کرد اما از بامبو خبری نبود در سال سوم و چهارم باز هم بامبو رشد نکرد

در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد و در عرض شش ماه ارتفاعش از سرخس رد کرد!

آری ، در این مدت بامبو داشت ریشه هایش را قوی میکرد !

آیا میدانی در تمامی این سال ها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی!!

زمان تو نیز فرا خواهد رسید و تو هم پیشرفت خواهی کرد ناامید نشو!

شرط عشق

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی اش آبله سختی گرفت و بستری شد نامزد او به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از درد چشم خود نالید .

بیماری زنشدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و همچنان از درد چشم خود مینالید موعد عروسی فرا رسید زن نگران صورت خود که آبله آن را از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود مردم میگفتند :چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهر نابینا 

20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود همه توجه کردند ! مرد گفت من کاری جز شرط عشق به جا نیاوردم


معیار خدا برای سنجش روح ها میزان توانایی آنها در خرسند ساختن بهترین فرشته اش یعنی "عشق" است

                                                                                                              کاترین پاندر

خود را مجبور به پیشرفت کنید

ارمیون-قابل توجه کسانی که از مشکلات فرار میکنندخود را مجبور به پیشرفت کنیدژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سالهاست که ماهی تازه ندارد.بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن،قایق های ماهی گیری بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.

 ماهیگیران هر چه مسافت

طولانی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید. اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند. برای حل این مسئله، شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.آنها ماهی ها را می گرفتند آنها را روی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.

اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری میکردند.ماهی ها پس ازکمی تقلا آرام می شدند و آنها خسته و بی رمق، اما زنده بودند.متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند. باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می کردند.آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می دادید؟

.

.

.

.

.

رای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های

ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری

ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا

آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می

اندازند.

کوسه چند تایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی

ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند.

زیرا ماهی ها تلاش کردند.

جام جهانی 2014

9549dec63ba97f581c8a6a935fde7630.jpg

ورود افتخار آمیز و مقتدرانه کشورمان ایران به جام جهانی 2014(برزیل) را به همه مردمان عزیز کشورمان تبریک میگویم

عکس پوسترهای مختلف جام جهانی 2014 برزیل

ما چقدر زود باوریم

دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:

۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.

۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است.

۳- وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است.

۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.

۵- باعث فرسایش اجسام می شود.

۶- حتی روی ترمز اتوموبیل ها اثر منفی می گذارد.

۷- حتی در تومورهای سرطانی نیز یافت شده است.

از ۵۰ نفر فوق ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند. ۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!!!

عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!

این منم نه این منم

یک دختر خوشگلی بود که همیشه در بیابان زندگی کرده بود و اصلاً رنگ خانه و خانواده را ندیده بود. یک روز یک جوان شهری او را می بیند و عاشقش می شود و او را به شهر می برد تا با او عروسی کند.

این دختر از بچگی یک زنگوله به گردنش بسته بودند که گم نشود. جوان برای اینکه مردم به او نخندند اول کاری که می کند زنگوله را از گردن او باز می کند و او را می فرستد حمام و یک دست لباس خوب و نو به او می پوشاند.

برای شب عروسیش همه چیز که می خرد یک کفش ساغری سبز هم می خرد و گوسفندی می کشد. دخترک یک تکه گوشت توی دیگ بار می گذارد و بقیه اش را هم به میخ و چنگک آویزان می کند. توی خانه جوان یک جوی آب بوده که مثل آب انبار پله می خورده پایین می رفته.

خلاصه عروسی راه می افتد و دخترک هم خوشحال و خرم اما به خاطر اینکه هرگز چنین چیزهایی ندیده بود اصلاً نمی دانست چکار کند. شب که می شود مرتب راه می رود و یک نگاهی به دیگ روی اجاق می کند، یک نگاهی به جوی آب و یک نگاه هم به آسمان و هی با خودش می گوید: «این منم نه من منم ـ تی تیش مامانی به تنم ـ بالا میرم ماه می بینم ـ پایین میام آب می بینم ـ کفشای سوزورپام می بینم ـ این منم نه من منم ـ اگه منم کو زنگوله م ـ چزاره به میخ ندیده بودم ـ پزاره به دیگ ندیده بودم ـ این منم نه من منم ـ اگر منم کو زنگوله م!»

کفش قرمز

ارمیون-دخترک طبق معمول هر روز جلوی ویترین کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :اگه تا پایان ماه هر روز بتوانی تمام چسب زخم هایت را بفروشی آخر ماه کفش های قرمز رو برات میخرم

دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خودش گفت یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت صد نفر آدم زخم بشه تا .... وبعد شانه بالا انداخت و به راه افتاد و گفت :نه خدا نکنه..... اصلا کفش نمی خواهم


فقر اخلاقی به مراتب وحشتناکتر و غیر قابل تحمل تر از فقر مادی است

                                                                                  کانت

اشتباه یا آموزش

داستان معروفی از "تام واتسون" بنیانگذار شرکت بزرگ کامپیوتر "آی.بی.ام"نقل می کنند که یکی از کارکنان اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد!!

این کارمند به دفتر واتسون احضار شد و پس از ورود گفت : تصور می کنم که باید از این شرکت استعفا دهم

تام واتسون گفت:شوخی میکنید!؟ما همین الان ده میلیون دلار برای آموزش شما پول دادیم



  شیفتگان پرواز را میل خزیدن نیست!!
                                      "هلن کلر"


بهای موفقیت!!

آرمیون-کرایسلر یکی از موسیقی دانان بزرگ پس از اجرای یک برنامه برجسته تکنوازی مخاطب یکی از حضار قرار گرفت:

-آقای کرایسلر!حاضر بودم نصف زندگی ام را بدهم تا بتوانم مثل شما ویولن بزنم

کرایسلر پاسخ داد:"من هم دقیقا همین کار کردم"


اگر چه یک شبه به موفقیت رسیدم اما همین یک شب ، سی سال به درازا کشید!!

                                                                                   ری راک

                                                         (بنیان گذار رستوران های زنجیره ای مک دونالدز)


جنگ جهانی سوم طنز

یک روز بوش و اوباما در یک پارک نشسته بودن. یک نفر میرسه و میپرسه : چیکار دارین می کنین؟ بوش جواب می ده: " داریم نقشه جنگ جهانی سوم رو تنظیم می کنیم. " یارو می پرسه: "چه اتفاقی قراره بیافته ؟!" بوش میگه: " قراره ما 140 میلیون مسلمان، و آنجلینا جولی رو بکشیم! " یارو با تعجب میگه: " آنجلینا جولی !؟! چرا می خواین آنجلینا جولی رو بکشید؟! " بوش رو می کنه به اوباما و میگه: " دیدی گفتم ! هیچکس تو دنیا نگران 140 میلیون مسلمان نیست!!!!! " نظر یادت نره !!!