علم وحشت 18

background:url(image.png) no-repeat center;

علم وحشت 18

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

تو،تویی؟

آرمیون-روزی شرلوک هلمز و دوستش دکتر واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادر زدند و زیر ان خوابیدند نیمه های شب هولمز بیدار شد و اسمان را نگریست بعد واتسون را بیدار کرد و گفت نگاهی به بالا بینداز و به من بگو چه میبینی واتسون گفت میلیون ها ستاره میبینم هولمز گفت چه نتیجه ای میگیری

واتسون گفت از لحاظ روحانی نتیجه میگیرم که خداوند بزرگ است و از لحاظ ستاره شناسی نتیجه میگیرم که زهره در برج تابستان است پس باید الان تابستان باشد

هولمز قدری فکر کرد و گفت :واتسون اولین نتیجه ی مهمی که باید بگیری این که چادر ما دزدیده شده است!!!!!!!!


در زندگی همه ما بعضی وقت ها بهترین و ساده ترین جواب و راه حل کنار دستمونه ولی این قدر به دور ست ها نگاه میکنیم که آن را نمیبینیم!!

  • محمد عرفان درکی

نظرات  (۶)

ممنونم دوست عزیزم
خیلی داستان اثر بخشی بود
با استفاده از این داستان میتوان براورد کرد و فهمید که برای موفقیت هم همینطور است
ما ساده ترین راهها را نادیده میگیریم و دنبال موفقیت های دیگران میرویم،
ممنونم
  • نویسنده کوچک
  • معرکه بود...................!!!
    حال کردم.....
    خوب ضایع شد....!!!؟؟!
    خیلی خوبه که یه موضوع رو به این جور داستانا اختصاص دادی!!!!
    +از این داستانه خیلی خوشم میاد....پر مفهومه....
    وبت خیلی باحاله
    ممنون لینک شدید
    اگه اشکالی نداره می تونتم لینکت کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    نه چه اشکالی داره
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی