بایگانی دی ۱۳۹۰ :: علم وحشت 18

۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۰ ثبت شده است

چرا های خنده دار؟

۰ ۰
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۰۲ ق.ظ
محمد عرفان درکی
۱ نظر

" " 1. چرا بچه ها همه خانومها رو خاله صدا میزنند، اما بهشون عمه نمیگن ؟ 2. چرا سه تار سه تا تار نداره ؟ 3. چرا قرار داد کارمندی رو کارفرماها تنظیم می کنن ؟ 4. چرا بیشتر ماشین ها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای ؟ 5. چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید ؟ 6. چرا زن ها 256 رنگ رو با اسم بلدن در حالی که در طبیعت 10-12 رنگ بیشتر وجود نداره ؟ 7. چرا هدیه های عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) میدن ؟ 8. چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است ؟ 9. چرا تو اتوبان دست انداز میذارن ؟ 10. چرا کسی برای صبحانه کسی رو مهمون نمیکنه ؟ 11. چرا پشت کامیونها شعر می نویسن ؟ 12. چرا آدمها وقتی عکس میگیرن رو پنچه بلند میشن ؟ 13. چرا با اینکه همه فضولند از فضولی بدشون میاد ؟ 14. چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میمنند ؟ 15. چرا مردها ترجیح میدن گم شن اما از کسی نشونی نگیرن ؟ 16. چرا با پیتزا دوغ نمی خورن ؟ 17. چرا مردها مناسبتها رو فراموش میکنن ؟ 18. چرا آنقدر حواس پرت شدی که نفهمیدی از شماره 12 بلافاصله پریدم شماره 15 ؟ 19. چرا آنقدر ساده ای که الان رفتی دوباره بالا شماره 12 تا 15 رو دیدی ؟ 20. چرا به چشماتم شک داری ؟ چرا ؟

مناجاتی با خدا

۰ ۰
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۵۷ ق.ظ
محمد عرفان درکی
۰ نظر

مناجاتی بسیار زیبا با پروردگارمان ( حتمأ بخوانید ) پرسیدم: بار الهی چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟ پاسخ آمد: اینکه شما تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌برید… و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به کودکی می‌گذرانید… ینکه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌کنید… و سپس تمام دارایی خود را صرف بازیابی سلامتی می‌نمایید… ینکه شما به قدری نگران آینده‌اید که حال را فراموش می‌کنید، در حالی که نه حال را دارید و نه آینده را… ین که شما طوری زندگی می‌کنید که گویی هرگز نخواهید مرد… و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر می‌گیرد کهگویی هرگز زنده نبوده‌اید… سکوت کردم و اندیشیدم، در خانه چنین گشوده، چه می‌‌طلبیدم؟ بلی، آموختن… پرسیدم: چه بیاموزم؟ پاسخ آمد: بیاموزید که مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی‌کشد… ولی برای التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز است… بیاموزید که هرگز نمی‌توانید کسی را مجبور نمایید تا شما را دوست داشته باشد، زیرا عشق و علاقه دیگران نسبت به شما آینه‌ای از کردار و اخلاق خود شماست … بیاموزید که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکیند، از آنجایی که هر یک از شما… به تنهایی و بر حسب شایستگی‌های خود مورد قضاوت و داوری ما قرار می‌گیرد… بیاموزید که دوستان واقعی شما کسانی هستند که با ضعف‌ها و نقصان‌های شما آشنایند ولیکن شما را همانگونه که هستید و دوست دارند… بیاموزید که داشتن چیزهای قیمتی و نفیس به زندگی شما بها نمی‌دهد، بلکه آنچه با ارزش است بودن افراد بیشتر در زندگی شماست… بیاموزید که دیگران را در برابر خطا و بی‌مهری که نسبت به شما روا می‌دارند… مورد بخشش خود قرار دهید و این عمل را با ممارست در خود تقویت نمایید… بیاموزید که که دونفر می‌توانند به چیزی یکسان نگاه کنند… ولی برداشت آن دو هیچگاه یکسان نخواهد بود… بیاموزید که در برابر خطای خود فقط به عفو و بخشش دیگران بسنده نکنید، تنها هنگامی که مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتید، راضی و خشنود باشید… بیاموزید که توانگر کسی نیست که بیشتر دارد بلکه آنکه خواسته‌های کمتری دارد… به خاطر داشته باشید که مردم گفته‌های شما را فراموش می‌کنند، مردم اعمال شما را نیز از یاد خواهند برد ولی، هرگز احساس تو را نسبت به خویش از خاطر نخواهند زدود… ********************************** لطفا این داستان را برای دوستان خود ارسال نمایید، برای کسانی که برایتان ارزشمند هستند و دوستش دارید، اما اگر این کار را انجام ندادید، نگران نباشید، هیچ حادثه ناخوشایندی برای شما رخ نخواهد داد، شما جز اینکه این فرصت را که به دنیای شخص دیگری بدهید… و با این مطلب روشنایی بیشتری به مسیر زندگی او ببخشید، چیزی را از دست نخواهید داد، کسی چه می داند، شاید یکی از دوستان شما هم اکنون بیشترین نیاز را به خواندن این مطلب داشته باشد ...

تا حالا دقت کردین

۰ ۰
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۱۷ ق.ظ
محمد عرفان درکی
۱ نظر

آیا دقت کردید ؟ وقتی بچه هستیم، میگن: بچه است، نمیفهمه. وقتی نوجوان هستیم، میگن: نوجوانه ، نمیفهمه. وقتی جوان هستیم، میگن: جوون و خامه ، نمیفهمه. وقتی بزرگ میشیم، میگن: داره پیر میشه، نمیفهمه. وقتی هم پیر هستیم، میگن: پیره حالیش نیست، نمیفهمه. فقط وقتی میمیریم، میان سر قبرمون و میگن: عجب آدم فهمیده ای بود.

چرا؟ آخه چرا؟

۰ ۰
شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۰، ۰۴:۰۲ ب.ظ
محمد عرفان درکی
۰ نظر

چرا؟ آخه چرا؟  چرا وقتى بارون میاد ، ترافیک میشه ؟  چرا تو خونه 49 مترى ال سى دى 52 اینچ میذارن ؟  چرا بعضى ها آشغال هاشون رو میذارن تو خیابون ؟  چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولى سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟  چرا تو فروشگاه هاى بزرگ، مردم چشم میدوزن به سبد هم دیگ ؟  چرا از تو ماشین پوست پرتغال میریزن بیرون ؟  چرا تو اتوبان وقتى به ماشین جلویى مى رسن چراغ میدن ؟  چرا وقتى میرن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه میکنن ؟  چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابل هستند نه اخلاقش ؟  چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابل هستند نه پولش ؟  چرا روز پدر همه زیر پیراهنى هدیه مخرن ؟  چرا مردها روز زن فقط طلا و عطر هدیه مى خرند ؟  چرا فیلم زیاد مى بینند ولى کتاب نمى خونن ؟  چرا اونایى که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیر نویس فارسى نگاه مى کنند؟  چرا باجناقها هیچ وقت از هم خوششون نمیاد ؟  چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارن ؟  چرا پدر دخترها تو خواستگارى کمتر از همه حرف میزنن ؟  چرا مراسم ختم ساعت 4 بعد از ظهر تشکیل میشه ؟  چرا زنها با اینکه از ته قلب زن ذلیل بودن رو قبول ندارن، ازش دفاع میکنن ؟  چرا زنها نمى تونن ماشبن پارک کنن ؟  چرا زنها تو هر مهمونى نباید لباس تکرارى بپوشند ؟  چرا تو مهمونى اگه موز بخورن بى کلاسیه ولى سیب و پرتغال نه ؟  چرا اگه دوستمون خانه و ماشین بخره ما چشمون در میاد ؟  چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالی که بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار میشن و گریه میکنن !  چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تمام میشه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم ؟  چرا اگر به کسی بگید که در فضا 4 میلیارد ستاره وجود داره باورش میشه ولی اگر بهش بگید رنگ دیوار خیسه، تا خودش با دست امتحان نکنه باورش نمشیه؟!  چرا برای انجام دادن مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنند؟  چرا خلبان های کامیکازه از کلاه ایمنی استفاده می کنند؟ ( به خلبان های ژاپنی که در جریان جنگ جهانی به طور داوطلبانه با هواپیما، خود را به کشتی های دشمن می زدند می گفتند: خلبان کامیکازه )  چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی 4 دست پا؟(مگه هر دوشون سگ نیستن؟) (گوفی و پلوتو از شخصیت های کارتونی والت دیزنی هستند)